به گزارش پایگاه خبری بیداری اسلامی؛ پایگاه اینترنتی میدل ایست آنلاین در
گزارشی تحلیلی آورده است: « در حال حاضر، درباره قدرت و اختیارات سیاسی در
جهان عرب در سه زمینه مختلف درگیری وجود دارد و به نظر میرسد تا زمانی که
نظام سیاسی پایداری در هر یک از کشورهای عربی پدیدار نگردد، این درگیریها
همچنان ادامه خواهد داشت. با این همه، در حال حاضر نکته حائز اهمیت این
است که طرفین درگیریها در جوامع عربی باید به اتفاق نظری نسبت به رویکرد
سیاسی دست یابند.
این سه درگیری و چالش اساسی در کشورهایی که شاهد بیداری اسلامی هستند، میان
1) ارتش و مقامهای غیر نظامی (دموکراسی و خودکامگی)، 2) اسلام گرایان و
سکولارها و 3) قبایل و مذاهب مختلف است. باید درنظر داشت که درگیریهایی از
این دست برای حلوفصل به سالها زمان نیاز دارد چرا که این مسائل به
ملیت، هویت، رویکرد جمعی و بسیاری از مسائل دیگر بستگی دارد.
برخی از این مسائل ممکن است تا چندین دهه و یا حتی بیشتر ادامه داشته باشد.
به عنوان نمونه، در حال حاضر ما شاهد درگیریها میان مسیحیان بنیادگرا و
سیاستمداران سکولار در جامعه آمریکا هستیم و این در حالی است که از زمان
استقلال آمریکا سالها میگذرد.
در جهان عرب در حال حاضر نگرشهای متعددی درباره نظامهای سیاسی حاکم و
دموکراتیک بودن این نظامها وجود دارد. اصلیترین مساله در سیستمهای
حکومتی جهان عرب اختلافاتی است که میان اکثریت اسلامگرا و دستهای از
سکولارها وجود دارد. باید در نظر داشت که این اختلاف یک نقطه عطف نیست بلکه
صرفاً باعث ایجاد وقفه در مسیری طولانی خواهد شد. این در حالی است که
جامعه، نیازمند اتخاذ تصمیمهایی است که مسیر خود را مشخص و به سمت آن حرکت
کند و در صورت وجود اختلاف و دوگانگی در تصمیمگیریها این مساله ممکن است
منتهی به متوقف شدن برخی روند حرکت به سمت دموکراسی در برخی کشورهای عربی
شود.
بسیاری از افراد در خاورمیانه و کشورهای دیگر طی یک ارزیابی شتاب زده اعلام
میکنند که انقلابهای رخ داده در کشورهای عربی در حال حاضر روندی معکوس
در پیش گرفته و این مساله ناشی از حضور اخوان المسلمین و دیگر جناحهای
اسلامی در راس قدرت است اما این مساله کاملا مشخص است که این باور ناشی از
نوعی ارزیابی و قضاوت غیر مستدل است.
در حال حاضر برای داشتن درکی درست از وضعیت سیاسی کشورهایی که شاهد بیداری
اسلامی هستند، باید به روابط میان اکثریت اسلامگراها و سکولارها در مرحله
سوم تغییرات از حکومتی دیکتاتوری و خودکامه به سمت حکومتی دموکرات و
مردمسالار توجه داشت.
دو مرحله نخست این تغییر که برکنار کردن رژیمهای سابق و ایجاد مکانیزمی
برای تغییرات دموکراتیک (از طریق دولتهای انتقالی، انتخابات پارلمانی،
همهپرسی، کمیسیونهای قانون اساسی و انتخابات ریاستجمهوری) است، پایان
یافته و بیداری اسلامی در کشورهای عربی در حال سپری کردن مرحله سوم است.
فرآیند انتقال قدرت و اختیارات طی سالهای آتی همچنان ادامه خواهد داشت تا
این که نظامهایی جدید جامعه را به ثبات برسانند؛ نظامهایی که از سوی
شهروندان مشروع و قانونی قلمداد شود. این نظامها مراحل مختلفی را پشت سر
خواهند گذاشت که از آن جمله میتوان به نظرسنجیها، انتخابات، اعتراضها و
سایر نمودهای وقوع تغییر در یک جامعه اشاره کرد.
دو وجهه منحصر به فرد از اختلاف نظرها میان اکثریت اسلامگرا و سکولارها در
اینجا عنوان میشود. نخست این که جنبشهای اسلامی در تونس و سوریه و مصر
به ایجاد دولتی بر پایه قانون اساسی معتقد هستند که تکثرگرا بوده و براساس
اراده اکثریت بنا شده باشد. مساله دوم این که در حال حاضر در میان
قانونگذاران برخی از کشورهای انقلابی اختلافنظرهایی درباره چگونگی تدوین
قانون اساسی وجود دارد. از جمله نمودهای این نوع اختلافات میتوان به آنچه
در پارلمان مصر در حال وقوع است، اشاره کرد.
اسلامگرایان، اکثریت دو سومی را در پارلمان مصر در اختیار دارند و این
مساله بیتردید اسلام گرایان را در راس امور مربوط به تصمیم گیری درباره
آینده کشور مصر قرار میدهد. این در حالی است که جناحهایی نظیر مسیحیان
مصر، در اقلیت قرار گرفتن را بهانهای برای خروج از پارلمان دانستهاند.
در صورتی که اسلامگرایان تنها گروه ایدئولوژیک باقی مانده در مجمع
قانونگذاری مصر باشند، در این صورت پارلمان قادر نخواهد بود قانون اساسی را
تصویب کند که به طور همهجانبه مورد تایید باشد.
اسلامگرایان اعلام کردهاند که چیدمان پارلمان به گونهای است که نگرش
ایدئولوژیک تعیین شده از سوی شرکتکنندگان در انتخابات را به معرض نمایش
میگذارد. از دیگر سوی، افرادی که پارلمان را ترک کردهاند، مدعی هستند که
اختلافنظرهای عدیدهای میان افراد وجود دارد.
تنشها و درگیریهای سیاسی در مصر یکی از ملموسترین مثالهایی است که وجود
اختلافها میان سکولارها و اسلامگرایان را نشان میدهد؛ اختلافهایی که
میتواند توقف فرآیند حرکت به سمت و سویی دموکراتیک را به دنبال داشته
باشد.
اسلامگرایانی که در حال حاضر از قدرت و اختیارات بسیار زیادی در میان
جوامع عربی بهرهمند هستند در حال حاضر از سوی برخی دیگر از عوامل مهم
اجتماعی به چالش کشیده شدهاند و این مساله منجر به شکلگیری رویکرد
ایدئولوژیک جدیدی با توجه به شرایط این مقطع زمانی خواهد شد.
در ماهها و سالهای آینده دوگانگی موجود میان اسلامگرایان و سکولارها
میتواند چالشهای دیگری را در زمینههای مختلف به دنبال داشته باشد. در
اغلب کشورهای دنیا این اختلافنظرها کمابیش وجود دارد اما در شرایط کنونی
جهان عرب شاهد بالا گرفتن این اختلافنظرها است و این مساله مشخصاً
نتیجهای غیر از کند شدن روند دستیابی به دموکراسی اسلامی که اکثریت مردم
خواهان آن هستند، در پی نخواهد داشت. |