سبک زندگی اجتماعی پیامبر اکرم (ص)
نوع رفتار هر کس، نشان دهندهی شخصیت فکری و روحی و میزان پایبندی شخص
به اصول و اعتقادات اوست. این مساله امروزه به دلیل گسترش جوامع بشری و از
میان رفتن فاصلهها بیش از پیش خودنمایی میکند و به دست آوردن یک معیار
در اخلاق اجتماعی از دغدغههای بشر کنونی است.
اگر به قران کریم رجوع کنیم، خواهیم دید قرآن پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) را به عنوان الگو و اسوه تمام انسانها بیان میکند؛ لذا برخوردهای حضرت رسول(صلیاللهعلیهوآله) در اجتماع و با قشرها مختلف، میتواند الگوی شایستهای برای پیروان آن حضرت باشد. ما در این نوشتار، تلاش خواهیم کرد مقداری از سیره نبی اکرم اسلام(صلیاللهعلیهوآله) در رفتارهای اجتماعی را بیان کنیم:
1. مردمداری
جاذبهی شخصیتی هر کس، تا حد زیادی مرهون رفتار
محبتآمیز او با مردم و ارزش قائل شدن برای انسانهاست. کسی که در غم و
شادی، همراه مردم باشد و خود را از آنان جدا نداند، دلها را فتح میکند.
رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) به تشییع جنازه میرفت و در دورترین نقطهٔ
مدینه به عیادت مریض میپرداخت.[1] گاهی فرزندان خردسال را به حضور
پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) میآوردند، تا به عنوان تبرک، برای او از خدا
خیر و نیکی طلب کند، یا نامگذاری کند. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به
خاطر دلجویی بستگان آن فرزند، او را میگرفت و در دامن خویش مینهاد، گاهی
اتفاق میافتاد که کودک همانجا ادرار میکرد، بعضیها که حضور داشتند، بر
سر فرزند داد میکشیدند و حضرت آنها را نهی میکرد، آنگاه دعا یا
نامگذاری را به پایان میبرد و این گونه خویشاوندان آن نوزاد را خرسند
میساخت تا نپندارند که پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از آن پیشآمد ناراحت و
آزرده شده است. چون بیرون میرفتند، حضرت برخاسته، لباسش را آب
میکشید.[٢]
2. خندهرویی
لبخند، محبت میآورد و کدورت را میزداید. از این
شیوهی محبتآور، رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) فراوان استفاده میکرد.
اغلب خندان و متبسم بود، مگر آنگاه که قرآن فرود میآمد، یا در حال وعظ و
پند دادن بود.
رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) همکلام خویش را با تبسّم
میآمیخت، هم چهرهای خندان داشت، هم به چهرهی دیگران لبخند میزد و
خوشرویی و با مردم از خصلتهای وی بود. در حدیث است: «بیش از همه، لبخند
داشت و بر روی یارانش خنده میزد».[3]
3. ادب در برخورد
حالت و گفتار هر کس در اولین لحظهی برخوردش با
مخاطبان آینهای است که درون را نشان میدهد. سلام گفتن، دست دادن و مصافحه
کردن، نشانهی ادب، تواضع و حسن خلق است. از خلق و خوی حضرت آن بود که با
هر کس برخورد میکرد، ابتدا سلام میکرد.[4] و هرگاه با مسلمانی دیدار
میکرد، با او دست میداد.[5] و دست خویش را از دست او جدا نمیکرد تا
اینکه شخص مقابل دست خود را عقب بکشد و از دست آن حضرت درآورد.[6]
4. تفقّد و احوالپرسی
آگاهی پیشوا از حال و وضع پیروان و خبر گرفتن
از مشکلات آنها و سر زدن به خانههایشان نیز از اسباب نفوذ در دلهاست.
رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) از یاران خود غافل نمیماند و رابطهها را
همچنان زنده و قوی نگاه میداشت. امیر المومنین(علیهالسلام) دراینباره
میفرماید: «هرگاه کسی از برادران دینیاش را سه روز نمییافت (و در جمع
مسلمانان نمیدید) سراغ او را میگرفت. پس اگر غایب و در سفر بود، برایش
دعا میکرد؛ اگر شاهد و حاضر در شهر بود، به دیدارش میشتافت و اگر بیمار
بود، به عیادتش میرفت.»[7] و این نشاندهندهی رابطهای صمیمی با زیردستان
است و مقتضای «اخوت دینی» همین یکدلی و صفا و محبت است.
------------------------------------------------
پینوشت:
[١]. «یُشَیِّعُ الجَنائِزَ وَ یعودُ الْمرضى فى اَقْصَى الْمَدینَةِ» بحارالانوار، علامه مجلسى، مؤسسة الوفاء، بیروت ، ج ١۶، ص ٢٢٨.
[٢]. مکارم الأخلاق، طبرسى، ص 25.، ص ٢۵.
[3].
«کانَ اکْثَرَ النّاسِ تَبَسُّماً و ضِحْکاً فى وُجُوهِ اَصْحابِه»
المحجّة البیضاء، فیض کاشانى، انتشارات جامعۀ مدرسین، قم، ج ۴، ص ١٣۴.
[4]. «کانَ مِنْ خُلْقِهِ اَن یَبْدَأَ مَنْ لَقِیَهُ بالسّلامِ» همان، ج ۴، ص ١٣٠.
[5]. «اِذا لَقِىَ مُسلِماً بَدَأَ بالْمُصافَحَة» سنن النبى، علامه طباطبایى، کتاب فروشى اسلامیه، تهران، ص62.
[6].
«اِذا لَقِیَهُ اَحَدٌ مِنْ اَصحابِهِ فَناوَلَ بِیَدِهِ ناوَلَها اِیّاهُ
فلَمْ یَنْزَعْ عَنْهُ حَتّى یَکُونَ الرَّجُلُ هُوَ الّذى یَنْزِعُ
عَنْهُ» مکارم الأخلاق، طبرسى ص17.
[7]. «اذا فَقَدَ الرَّجُلَ مِنْ
اِخوانِهِ ثَلاثَةَ اَیّامٍ سَأَلَ عَنَهُ، فَانْ کانَ غائِباً دَعا لَهُ و
اِنْ کانَ شاهِداً زارَهُ و اِنْ کانَ مریضاً عادَهُ» همان، ص ١٩.
ما رو هم دریابید/ لینکمون کنید تا لینکتون کنیم / البته لطفا !!!!!!1